- اونوقتی که تو داشتی تو انشاراتی دانشگاه، جزوه کپی می کردی و با ماژیک های هایلایت رنگارنگ ـت تو کتابات نقاشی می کشیدی، من مادر شده بودم، خونواده داشتم و یک زندگی رو مدیریت می کردم.

+اونوقتی که تو روزی دویست و چهل و چهار بار پوشک بچه اتو بو می کشیدی و سعی می کردی قطره آهن رو درست در حلقش بچکونی، من تز دکتری مو ارائه می کردم.

*اونوقتی که شما دوتا خودتون رو وقف چشم و هم چشمی با دیگران در درس یا شوهر کردن کرده بودید، من عصرها برای خودم کتاب می خوندم، وبلاگ گردی می کردم، رستوران و کافه و تاتر و سینما می رفتم...


زن موفق کدام است،  نیایید بگویید تلفیقی ازین ها که موفقیت همزمان در همه شان اصلن آسان نیست.