شده از دار دنیا یک حس عجیب بلاتکلیفی داشته باشی؟ ندونی عاشقی یا نیستی، ندونی باید بری یا باید بمونی، ندونی داری خودتو ارزون می بازی یا به قیمت؟!!
شده در هنگام تفرج در دشت و چمنزار، همینطور که سرخوشانه، بپر بپر کنان، لی لی روان، در حالیکه آفتاب و ابر با هم قایم باشک بازی میکنند و نسیم مامور شده تا عطر درختای نارون و کاج رو با هم مبادله کند.. در هنگام تفرج در دشت و چمنزار ناگهان پایت در چاله ای پر از گِل فرو برود؟
هوا خوب است، منظره زیبایی پیش چشمان توست، ریه هایت از اکسیژن ناب پر و خالی می شوند ولی.. ولی پایت در یک چاله کوچک سرد و لزج گیر کرده است..
هرقدر بیشتر بمانی و زمان بفروشی، بیشتر فرو می روی، بیشتر لزجی و خیسی و سرما در لایه لایه های کفش و جورابت رسوخ میکند.. باید در اولین لحظه، درحالیکه قدم دوم را جای محکم و خوبی گذاشته ای، خودت را بیرون بکشی و در اولین فرصت هردو پا را روی زمین سخت و مطمئن بگذاری و دوباره ریه ات را از هوای سرد و گرم ِ اطرافت پر کنی..
شده از دار دنیا یک حس عجیب بلاتکلیفی داشته باشی؟ ندونی عاشقی یا نیستی، ندونی باید بری یا باید بمونی، ندونی داری خودتو ارزون می بازی یا به قیمت؟!! باید یه روزی گام دوم را جای محکم و خوبی بگذاری و خودت را بیرون بکشی، در اولین فرصت..
#الهام_محمودی
@elham_mahmoudy
+ نوشته شده در دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۶ ساعت 14:44 توسط الیماه
|