آروغ می زند .. می گوییم زلزله ... دوش می گیرد.. می گوییم باران .. بغض می کند.. می گوییم گرگ و میش.. می رقصد می گوییم گردباد.. آواز می خواند ..می گوییم رعد و برق.. صورتش را می شوید سونامی... وایت پارتی می گیرد برف و بهمن..  هالوین می گیرد برگ ریز پاییزی..  آتش بازی راه می اندازد  شهاب باران ..

رودها جاری اند و دریاها شور.. درخت ها پس از سبزی .. سرخ می شوند و باز از نو ... ماهی های آزاد آنقدر می روند تا ماهی آزاد دیگری بسازند..

حال زمین خوب است و حال زمین خوب است

حال ما چند نفر هم خوب است..  ما همچون ماهی های آزاد.. جاری و زایا.. زین پس برای بیشتر باهم بودن.. اینجا با حسی متفاوت.

اگر قصد خرید دارید.. بشتابید ..چون فقط  یک رب مانده..