حال زمین خوب است و
آروغ می زند .. می گوییم زلزله ... دوش می گیرد.. می گوییم باران .. بغض می کند.. می گوییم گرگ و میش.. می رقصد می گوییم گردباد.. آواز می خواند ..می گوییم رعد و برق.. صورتش را می شوید سونامی... وایت پارتی می گیرد برف و بهمن.. هالوین می گیرد برگ ریز پاییزی.. آتش بازی راه می اندازد شهاب باران ..
رودها جاری اند و دریاها شور.. درخت ها پس از سبزی .. سرخ می شوند و باز از نو ... ماهی های آزاد آنقدر می روند تا ماهی آزاد دیگری بسازند..
حال زمین خوب است و
حال ما چند نفر هم خوب است.. ما همچون ماهی های آزاد.. جاری و زایا.. زین پس برای بیشتر باهم بودن.. اینجا با حسی متفاوت.
اگر قصد خرید دارید.. بشتابید ..چون فقط یک رب مانده..
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 21:45 توسط الیماه
|