وارد فروشگاه می شوی ،سبد چرخ دار را بر می داری، راه می افتی.

بعضی ها با همسر و دوتا بچه انگاری آمده اند تفریحات سالم بنمایند. اولش کمی برای دختر کوچکشان شهر بازی راه می اندازند و سوار چرخ اینور و اونور هلش می دهند. بعد هر کدام به سمتی می رود و چیزی بر می دارد و می آورد درون سبد می اندازد. نیم ساعت نگذشته دیگر روی چرخ جا نیست و یک بغل کاغذ بستنی و پفک و آب میوه که همانجا نوش جان کرده اند روی اجناس سوار کرده اند و برای هول دادن سبد چرخ دار  تا صندوق نیروی مرد یلی نیاز ست.


بعضی ها تنهایی می آیند خرید ،یک لیست از قبل نوشته اند و با حوصله بین قفسه ها می چرخند و بعد از مطالعه ی وزن و قیمت و کالری و گلیسیرین و اسانس و روش استفاده و روش نگهداری و مدت ماندگاری و استاندارد و پروانه ساخت یک صابون انتخاب می کنند ، سه ساعتی طول می کشد تا 6-7 قلم جنس لیست شده شان را بخرند.


بعضی ها می آیند و چرخ را اینور و انور هول می دهند و در گوشی به آهنگ "وقتی می آی صدای پات از همه کوچه ها میاد" با صدای هایده گوش می دهند. بعد می بینند اصلا یادشان نمی آید برای خرید چه چیزی آمده اند،تازه زنگ می زنند به مادرشان که چه می خواستی ، بعد در حالی که وقتشان در حال اتمام است سریع چیزهایی را بدون حساب و کتاب بر می دارند و بعد سر صندوق می فهمند که بیشتر از پولِ درون کیفشان چیز میز جمع کرده اند و ضایع می شوند و مجبور می شوند شامپو بدن خنک کننده و زیتون مغز دار را پس بدهند.


بعضی ها فروشگاه را از حفظ اند ، می آیند مستقیم می روند سراغ زرد چوبه 170 گرمی که در طبقه سوم از بالای قفسه ای در 270 درجه ی غربی فروشگاه قرار دارد، بر می دارند و بدون صف از صندوق می گذرند و سریع می رسند بالای سر قابلمه ی آبگوشتشان.

به یقین انواع دیگری هم وجود دارد...شما جزء کدام دسته اید و اصلا چطوری خرید می کنید؟