باید رقم بزنم

یک عاشقانه ی ارام

،

بیرون بکشم

این قلب را از این تابوت چوبی سنگین

  

و مروارید های سفید امانتی مادرم را

بروی تورها بدوزم

نقشه های زیادی کشیده ام برای این خودم و دلم

فقط ؛ یک "تو"

یک "تو" با نفس های مسیحایی کم دارم./


+نفس ت باران است، دل من تشنه ی باریدن ابر...