دلی که ترک بردارد دل نمی شود
عزیز شدی، بالا رفتی، صعود کردی در دلم، پرچم ـت را کاشتی آن گوشه، به نام زدی ـش، نشستی، نفس تازه کردی، عکس های یادگاری گرفتی، چای نوشیدی و جوجه کباب..
خسته شدی، قدم به قدم که نه.... سوار بر تله کابین شدی، چشم بستی بر من، آرام و آهسته بازگشتی.. آنقدر دور که نمی بینمت...
نمی بینمت.

+ نوشته شده در دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۲ ساعت 21:25 توسط الیماه
|