نمیتونم خودم رو درک کنم، چطور انقدر خوابم میاد، که ساعت یازده شده و تا حالا دو لیوان بزرگ چایی خوردم و اینا... ولی همچنان به شکل عجیبی خواب آلودم، نسکافه ندارم و فقط قهوه تلخ دارم... که حسش نیست.

گاهی صبح ها با وحشت و استرس اینکه مبادا پشت فرمون ماشین خوابم ببره کل مسیر رو طی میکنم... 

به این حالت می گن استراحت لازم، سفر لازم....